صبح چون زلف شب براندازد


صبح چون زلف شب براندازد

صبح چون زلف شب براندازد


صبح چون زلف شب براندازد

مرغ صبح از طرب پراندازد
مرغ صبح از طرب پراندازد
مرغ صبح از طرب پراندازد
مرغ صبح از طرب پراندازد
کرکس شب غراب وار از حلق
کرکس شب غراب وار از حلق
کرکس شب غراب وار از حلق
کرکس شب غراب وار از حلق
بیضهٔ آتشین براندازد
بیضهٔ آتشین براندازد
بیضهٔ آتشین براندازد
بیضهٔ آتشین براندازد
کرتهٔ فستقی بدرد چرخ
کرتهٔ فستقی بدرد چرخ
کرتهٔ فستقی بدرد چرخ
کرتهٔ فستقی بدرد چرخ
تا به مرغ نواگر اندازد
تا به مرغ نواگر اندازد
تا به مرغ نواگر اندازد
تا به مرغ نواگر اندازد
برشکافد صبا مشیمهٔ شب
برشکافد صبا مشیمهٔ شب
برشکافد صبا مشیمهٔ شب
برشکافد صبا مشیمهٔ شب
طفل خونین به خاور اندازد
طفل خونین به خاور اندازد
طفل خونین به خاور اندازد
طفل خونین به خاور اندازد
زخمهٔ مطربان صلای صبوح
زخمهٔ مطربان صلای صبوح
زخمهٔ مطربان صلای صبوح
زخمهٔ مطربان صلای صبوح
در زبان های مزهر اندازد
در زبان های مزهر اندازد
در زبان های مزهر اندازد
در زبان های مزهر اندازد
زلف ساقی کمند شب پیکر
زلف ساقی کمند شب پیکر
زلف ساقی کمند شب پیکر
زلف ساقی کمند شب پیکر
در گلوی دو پیکر اندازد
در گلوی دو پیکر اندازد
در گلوی دو پیکر اندازد
در گلوی دو پیکر اندازد
بر قدح های آسمان زنار
بر قدح های آسمان زنار
بر قدح های آسمان زنار
بر قدح های آسمان زنار
مشتری طیلسان در اندازد
مشتری طیلسان در اندازد
مشتری طیلسان در اندازد
مشتری طیلسان در اندازد
لب زهره ز دور بوسهٔ تر
لب زهره ز دور بوسهٔ تر
لب زهره ز دور بوسهٔ تر
لب زهره ز دور بوسهٔ تر
بر لب خشک ساغر اندازد
بر لب خشک ساغر اندازد
بر لب خشک ساغر اندازد
بر لب خشک ساغر اندازد
در بر بلبله فواق افتد
در بر بلبله فواق افتد
در بر بلبله فواق افتد
در بر بلبله فواق افتد
کز دهان آب احمر اندازد
کز دهان آب احمر اندازد
کز دهان آب احمر اندازد
کز دهان آب احمر اندازد
مرغ فردوس دیده ای هرگز
مرغ فردوس دیده ای هرگز
مرغ فردوس دیده ای هرگز
مرغ فردوس دیده ای هرگز
که ز منقار کوثر اندازد
که ز منقار کوثر اندازد
که ز منقار کوثر اندازد
که ز منقار کوثر اندازد
از نسیم قدح مشام فلک
از نسیم قدح مشام فلک
از نسیم قدح مشام فلک
از نسیم قدح مشام فلک
چون دهد عطسه عنبر اندازد
چون دهد عطسه عنبر اندازد
چون دهد عطسه عنبر اندازد
چون دهد عطسه عنبر اندازد
لعل در جام تا خط ازرق
لعل در جام تا خط ازرق
لعل در جام تا خط ازرق
لعل در جام تا خط ازرق
شعله در چرخ اخضر اندازد
شعله در چرخ اخضر اندازد
شعله در چرخ اخضر اندازد
شعله در چرخ اخضر اندازد
ادهم شب گریخت ساقی کو
ادهم شب گریخت ساقی کو
ادهم شب گریخت ساقی کو
ادهم شب گریخت ساقی کو
تا کمند معنبر اندازد
تا کمند معنبر اندازد
تا کمند معنبر اندازد
تا کمند معنبر اندازد
جان به دستار چه دهیم آن را
جان به دستار چه دهیم آن را
جان به دستار چه دهیم آن را
جان به دستار چه دهیم آن را
کز غبب طوق در بر اندازد
کز غبب طوق در بر اندازد
کز غبب طوق در بر اندازد
کز غبب طوق در بر اندازد
خار در دیدهٔ فلک شکند
خار در دیدهٔ فلک شکند
خار در دیدهٔ فلک شکند
خار در دیدهٔ فلک شکند
خاک در چشمهٔ خور اندازد
خاک در چشمهٔ خور اندازد
خاک در چشمهٔ خور اندازد
خاک در چشمهٔ خور اندازد
عاشقان را که نوش نوش کنند
عاشقان را که نوش نوش کنند
عاشقان را که نوش نوش کنند
عاشقان را که نوش نوش کنند
لعلش از پسته شکر اندازد
لعلش از پسته شکر اندازد
لعلش از پسته شکر اندازد
لعلش از پسته شکر اندازد
خاک مجلس شود فلک چون او
خاک مجلس شود فلک چون او
خاک مجلس شود فلک چون او
خاک مجلس شود فلک چون او
جرعه بر خاک اغبر اندازد
جرعه بر خاک اغبر اندازد
جرعه بر خاک اغبر اندازد
جرعه بر خاک اغبر اندازد
رنگ شوخی به مجلس آمیزد
رنگ شوخی به مجلس آمیزد
رنگ شوخی به مجلس آمیزد
رنگ شوخی به مجلس آمیزد
سنگ فتنه به لشکر اندازد
سنگ فتنه به لشکر اندازد
سنگ فتنه به لشکر اندازد
سنگ فتنه به لشکر اندازد
درع رستم به سنبل آراید
درع رستم به سنبل آراید
درع رستم به سنبل آراید
درع رستم به سنبل آراید
تیر آرش ز عبهر اندازد
تیر آرش ز عبهر اندازد
تیر آرش ز عبهر اندازد
تیر آرش ز عبهر اندازد
ببرد سنگ ما و آخر سنگ
ببرد سنگ ما و آخر سنگ
ببرد سنگ ما و آخر سنگ
ببرد سنگ ما و آخر سنگ
بر سبوی قلندر اندازد
بر سبوی قلندر اندازد
بر سبوی قلندر اندازد
بر سبوی قلندر اندازد
بامدادان که یک سوارهٔ چرخ
بامدادان که یک سوارهٔ چرخ
بامدادان که یک سوارهٔ چرخ
بامدادان که یک سوارهٔ چرخ
ساخت بر پشت اشقر اندازد
ساخت بر پشت اشقر اندازد
ساخت بر پشت اشقر اندازد
ساخت بر پشت اشقر اندازد
سپر زرد کرده دیلم وار
سپر زرد کرده دیلم وار
سپر زرد کرده دیلم وار
سپر زرد کرده دیلم وار
همه زوبین اصفر اندازد
همه زوبین اصفر اندازد
همه زوبین اصفر اندازد
همه زوبین اصفر اندازد
از در مشرق آتش افروزد
از در مشرق آتش افروزد
از در مشرق آتش افروزد
از در مشرق آتش افروزد
سوی هر روزن اخگر اندازد
سوی هر روزن اخگر اندازد
سوی هر روزن اخگر اندازد
سوی هر روزن اخگر اندازد
این عروسان عور رعنا را
این عروسان عور رعنا را
این عروسان عور رعنا را
این عروسان عور رعنا را
بر سر از آب چادر اندازد
بر سر از آب چادر اندازد
بر سر از آب چادر اندازد
بر سر از آب چادر اندازد
زاهد آسا سجادهٔ زربفت
زاهد آسا سجادهٔ زربفت
زاهد آسا سجادهٔ زربفت
زاهد آسا سجادهٔ زربفت
بر سر کوه و کردر اندازد
بر سر کوه و کردر اندازد
بر سر کوه و کردر اندازد
بر سر کوه و کردر اندازد
گنبد پیر سبحه های بلور
گنبد پیر سبحه های بلور
گنبد پیر سبحه های بلور
گنبد پیر سبحه های بلور
در مغاک مقعر اندازد
در مغاک مقعر اندازد
در مغاک مقعر اندازد
در مغاک مقعر اندازد
آهمن سازد آتش پیکان
آهمن سازد آتش پیکان
آهمن سازد آتش پیکان
آهمن سازد آتش پیکان
تا در این دیو، گوهر اندازد
تا در این دیو، گوهر اندازد
تا در این دیو، گوهر اندازد
تا در این دیو، گوهر اندازد
سنگ در آبگینه خانهٔ چرخ
سنگ در آبگینه خانهٔ چرخ
سنگ در آبگینه خانهٔ چرخ
سنگ در آبگینه خانهٔ چرخ
این دل غصه پرور اندازد
این دل غصه پرور اندازد
این دل غصه پرور اندازد
این دل غصه پرور اندازد
آتش اندر خزینه خانهٔ دل
آتش اندر خزینه خانهٔ دل
آتش اندر خزینه خانهٔ دل
آتش اندر خزینه خانهٔ دل
چرخ ناکس برآور اندازد
چرخ ناکس برآور اندازد
چرخ ناکس برآور اندازد
چرخ ناکس برآور اندازد
گله از چرخ نیست از بخت است
گله از چرخ نیست از بخت است
گله از چرخ نیست از بخت است
گله از چرخ نیست از بخت است
که مرا بخت در سر اندازد
که مرا بخت در سر اندازد
که مرا بخت در سر اندازد
که مرا بخت در سر اندازد
یوسف از گرگ چون کند نالش
یوسف از گرگ چون کند نالش
یوسف از گرگ چون کند نالش
یوسف از گرگ چون کند نالش
که به چاهش برادر اندازد
که به چاهش برادر اندازد
که به چاهش برادر اندازد
که به چاهش برادر اندازد
دم خاقانی ار ملک شنود
دم خاقانی ار ملک شنود
دم خاقانی ار ملک شنود
دم خاقانی ار ملک شنود
جان به خاقان اکبر اندازد
جان به خاقان اکبر اندازد
جان به خاقان اکبر اندازد
جان به خاقان اکبر اندازد
فلک ار خلعت بقا برد
فلک ار خلعت بقا برد
فلک ار خلعت بقا برد
فلک ار خلعت بقا برد
بر قد شاه صفدر اندازد
بر قد شاه صفدر اندازد
بر قد شاه صفدر اندازد
بر قد شاه صفدر اندازد
شاه ایران مظفر الدین آن
شاه ایران مظفر الدین آن
شاه ایران مظفر الدین آن
شاه ایران مظفر الدین آن
کز سر کسری افسر اندازد
کز سر کسری افسر اندازد
کز سر کسری افسر اندازد
کز سر کسری افسر اندازد
نفس بلبلان مجلس او
نفس بلبلان مجلس او
نفس بلبلان مجلس او
نفس بلبلان مجلس او
زین غزل شکر تر اندازد
زین غزل شکر تر اندازد
زین غزل شکر تر اندازد
زین غزل شکر تر اندازد